۱. معناي نسخ
نسخ در لغت به معناي از بين بردن ، از روي نسخه اي دوباره نوشتن و نقل و قول است . در علم الاصول آن را به « رَفَعُ الْحُكْمُ الشَرعي بدَليلٍ شَرعيٍ مُتأخّّر» تعريف كرده اند . در نزد حقوق دانان نسخ عبارت است از اسقاط اعتبار يك قانون بوسيله قانون ديگر ، آن هم توسط مرجعي كه به لحاظ قانون حق اين كار را دارد. در اين حالت قانون اسقاط شده را « منسوخ » و قانون اخير را « ناسخ » مي گويند .
۲. مرجع نسخ
نسخ قانون فقط از طريق حكم مرجع صالح ممكن است به علاوه با توجه به وجود سلسله مراتب در قوانين ، قانون تالي هيچگاه نمي تواند ناسخ قانون عالي باشد همچنين هرگاه دولت به نمايندگي از طرف مجلس قاعده اي به شكل موقت وضع و اجرا مي نمايد ، تضميني در حكم قانون است و با تصويب نامه يا آئين نامه ديگري نمي تواند آن را نسخ كند.
۳. اصل عدم نسخ
طبق اين اصل: هرگاه در مورد يك قانون دو تفسير ميسر باشد و در نتيجه يكي از آن دو تفسير ، منسوخ شمردن يك قانون باشد ولي نتيجه تفسير ديگر ملازمه با نسخ هيچ قانوني نداشته باشد ، تفسير دومي مقدم است و تا ميسر است بايد از ارتكاب نسخ خودداري نمود. بنابراين اصل كه به واقع مستفاد از قاعده عدم است ، هنگام شك در منسوخ شدن يا نشدن يك مقرره همواره بايد آن را واجد اعتبار دانست.